خانم جان یا رباب(س)....
دست مرا بگیر وبکشم سمت کربلا
از دوری مقام اصغرتان افسرده گشته ام....
قدم اگر خمید ، فدای سر حسین
جانم به لب رسید ، فدای سر حسین
ام البنین سابق این شهر عاقبت
شد مادر شهید ، فدای سر حسین
یک چند وقتی است در این شهر هیچ کس
لبخند من ندید ، فدای سر حسین
هر جمله بشیر مرا پیر کرده است
مویم شده سفید ، فدای سر حسین
گلچین چهار تا گل گلخانه مرا
چه وحشیانه چید ، فدای سر حسین
هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها
اشکم به رخ چکید ، فدای سر حسین
هر شب به یاد تشنگی کودک رباب
خواب از سرم پرید ، فدای سر حسین
عباس پاسبان حرم شد به جای من
دستش اگر برید ، فدای سر حسین
گویند جا شده به مزار محقری
آن قامت رشید ، فدای سر حسین
***محمد حسین رحیمیان***
هرچه بادا باد امشب من به می لب میزنم/دم زنام نامی زیبای مادر میزنم
خروش شیعه رعد اسمانیست/نفس هایش همه اتش فشانیست/نگاه چپ کنی بر قبر زینب/خودش اغاز یک جنگ جهانیست
میگن تو اسمونش پر میگیری ایشالله
میگم حرم نرفتم میگن میری ایشالله
میگم اگه بمیرم خیلی برام بد میشه
میگن حرم نرفته نمی میری ایشالله