سربازان حیدر

زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی***مدد زیر تو ننگ است یا علی مددی

سربازان حیدر

زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی***مدد زیر تو ننگ است یا علی مددی

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

یاامیرالمومنین حیدر(ع)

سجده به سمت کعبه کنم یا ضریح تو؟


چون کمتر از خدا تو خدایی نکرده ای

علی سلیمانی
۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک شب دلم بهانه کرب و بلا گرفت

قلبم شکست و دور و برش را خدا گرفت

پس پا شدم به نیت روضه ،که ناگهان

دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت

ای زائری که می روی آهسته تر برو!

شوق غم حسین ، مرا هم فرا گرفت

اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی

دیدم بهشت ، گوشه ای ازعرش جا گرفت

در مجلسی که جای رسولان وحی بود

هر کس نشست خلوت غار حرا گرفت

روضه شروع شد ؛ همه ی عرش گریه کرد

حتی خدا دلش زغم کربلا گرفت

بالای عرش منبری از نور چیده شد

اقراء؛ که هر که خواند دلش ارتقا گرفت

از بین شاعران درش محتشم که خواند

از دست های سبز پیمبر عبا گرفت

شاعر نوشت بیتی و از دست مادری

یک شب برای هیئت خود کربلا گرفت

آن سرکه روی دامن معراج جای داشت

آخر چه شد که جا به سر نیزه ها گرفت

سگم به کوی رقیه(315)
۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

قبله تا طاق دو ابروى تو را کم دارد

چون نمازی ست که انگار خدا کم دارد

 

همه ی خلق سر سفره تو مهمانند

کرم سفره تو باز گدا کم دارد

 

سر ما را به دو تا کیسه زر گرم نکن

سائل خانه ات این بار دعا کم دارد

 

گریه کن هاى تو را قلب مصفا دادند

هر کجا گریه ی تو نیست صفا کم دارد

 

کاروانى پى ات افتاد و پى اش افتادم

دیدم انگار سگ قافله را کم دارد

 

من پى تربت بین الحرمینم، بفرست

چون مریضى که مریض است و دوا کم دارد

 

تا رسیدن به کمالات بلا باید دید

هر کسى که نرسیده ست بلا کم دارد

 

بین حج کرببلا رفتى و یعنى حج هم

نیست مقبول اگر کرببلا کم دارد

 

خانه ما دو سه ماه است حسینیه شده

این وسط عکس تو را خانه ما کم دارد

 

عاقل آن است که مسکین اباعبدالله ست

هر کسى نیست در این خانه گدا، کم دارد

 

گریه کم دارم و فریاد زدن، پس اى داد

مانده حالا جگرم بین دو تا "کم دارد"

علی اکبر لطیفیان

سگم به کوی رقیه(315)
۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بهترین فیض را به من دادند

به سوالم جواب لن دادند

 

عاشقان وصال تو اول

به مکافاتِ عشق تن دادند

 

روز، تحصیل ساختن کردم

شب که شد درس سوختن دادند

 

هجر تلخ است، از همین تلخی ست

خواب شیرین به کوهکن دادند

 

یوسف من! به دست این یعقوب

جاى پیراهنت کفن دادند

 

عاشقان وقت خمسِ دل دادن

پنج پنجم به پنج تن دادند

 

ما که آواره ایم و دربدریم

اشتباها به ما وطن دادند

 

ما مرتب اگر چه در نزدیم

این کریمان مرتباً دادند

 

به همه زر ولى به من کشکول

از همه بیشتر به من دادند

 

کربلاى حسین رفتن را

از سرسفره حسن دادند

***

بچه ها راحتند با عمه

کار را دست شیرزن دادند

 

چادر پاره را به نیزه زدند

نیزه اى هم به پیرهن دادند

 

کربلا می برد مرا؟...دیدم...

...به سوالم جواب لن دادند

علی اکبر لطیفیان‌

سگم به کوی رقیه(315)
۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هرقلب برای خد قبله گاهی دارد

هر قبله برای خد خدایی دارد

این صوت شندم از درون کعبه 

ایوان نجف عجب صفایی دارد

سگم به کوی رقیه(315)
۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر